بررسی کارایی رهاسازی اشباعی کفشدوزک (Stethorus gilvifrons) در کنترل بیولوژیک کنه تارتن خرما (Oligonychus afrasiaticus) در شرایط مزرعه‌ای

عنوان دوره: بیست و یکمین کنگره گیاه پزشکی ایران
نویسندگان
چکیده
کفشدوزک ریز سیاه (Stethorous gilvifrons) مهم‌ترین و فعال‌ترین گونه در استان خوزستان بوده و در کنترل ‏بیولوژیک کنه تارتن خرما بسیار مؤثر می‏باشد.این تحقیق در طی سال‌های 1390و 1391 به مدت 2 سال در منطقه شادگان انجام گرفته‏است. برای مقایسه کارایی روش‌های مختلف رهاسازی اشباعی کفشدوزک (S. gilvifrons) از یک طرح آشیانه‌ای استفاده شد. آشیان اصلی شامل سه زمان رهاسازی شامل همزمان با ظهور، سه روز و یک هفته پس از ظهور کنه تارتن خرما در هر نخلستان بودند. آشیان‌های فرعی شامل سه سطح مختلف رهاسازی حداقل(تعداد 5/0 عدد کفشدوزک در هر متر مربع)، متوسط (1 عدد به ازای هر مترمربع) و حداکثر (تعداد 3 عدد در هر مترمربع) به صورت روزانه به مدت 2 هفته ادامه داشت. این آزمایش دارای سه تکرار بوده و هر تکرار شامل یک نخلستان ربع هکتاری با رقم غالب استعمران بود. نتایج نشان داد بین تیمارهای مختلف رهاسازی از نظر میانگین فصلی جمعیت، میانگین فصلی کاهش سرعت رشد و درصد خسارت کنه تارتن و تعداد کفشدوزک فعال اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1 درصد وجود دارد. بیش‌ترین تفاوت تیمار رهاسازی و شاهد در تعداد کنه تارتن در شرایط رهاسازی حداکثر و به طور همزمان بود و کم‌ترین آن در تیمار حداقل 7 روز پس از ظهور کنه تارتن بود. بالاترین ضریب همبستگی در شرایط رهاسازی حداکثر و همزمان با ظهور کنه تارتن بوده است(79/0r=). در میان تیمارها تنها دو تیمار رهاسازی حداکثر و متوسط و همزمان با ظهور دارای همبستگی قوی و معنی‌دار بودند. بنابراین فقط در آن شرایط واکنش وابسته به تراکم انبوهی و استقرار کفشدوزک مشاهده شد. به طور کلی رهاسازی حداکثر همزمان با ظهور کنه از کارایی مناسبی حدود 90 درصد در کنترل بیولوژیک آفت برخوردار بود. ا
کلیدواژه ها